Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جماران»
2024-04-28@08:47:05 GMT

مظلومیت حواریون امام

تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۸۷۵۵۲

مظلومیت حواریون امام

در مدت نزدیک نیم قرن دوران پر فراز و نشیب نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ، به طور کلی امام خمینی و حواریون امام  برغم محبوبیتی که در میان مردم داشتند ، اما هر کدام به نوعی  مظلوم واقع شدند ، خود امام خمینی در اوج عظمت و قدرتی که داشت ، اما گاهی در مقابل عمل های انجام شده  از سوی بعضی افراطیون واقع می شد و کم می آورد و مظلومانه اظهار عجز و خستگی می کرد و در تعدیل آنها به مسئولان تشر می زد و توصیه هایی می کرد ، اما صدایش به جایی نمی رسید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این مورد نمونه هایی را قبلا در یادداشت ها آوردیم و مواردی را هم می توان در جای خود به آنها اضافه کرد.

از سوی دیگر چقدر شاهد  تهمت ها و برچسب هایی از سوی همان تندروهای مذهبی و غیر مذهبی نسبت به شهید مطهری ، شهید بهشتی ، هاشمی رفسنجانی و سید علی خامنه ای بودیم ، آنها این شخصیت های ریشه دار را  طرفدار فئودال و حامی امپریالیسم جهانی معرفی می کردند با انواع ترفندها و دسیسه ها عرصه را بر اینها تنگ  می نمودند ، تا این که  شهادت بهشتی و مطهری  ، خیلی زود نقاب از چهره ی آنها کنار زد و بسیاری از آنها را برای همیشه رسوا و منزوی ساخت.

پس از این مقطع ، مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی  و رهبر معظم انقلاب  مظلوم تر از مطهری و بهشتی شدند ، زیرا از ترور جان سالم بدر برده و زنده ماندند  تا شاهد ناجوانمردانه ترین دشمنی ها و شیطنت ها از سوی مخالفان سرسخت باشند ، چنانکه در این میان مظلومیت هاشمی رفسنجانی عمق و ابعاد بیشتر ازهمه به خود گرفت. مخالفانش اغلب از خناسان و شیاطین بودند و با ترفندها و دسیسه هایی ، حسابی عرصه را بر او تنگ کردند و مانع از حضور وی در عرصه های سرنوشت ساز کشور ، انقلاب و نظام شدند.

امروز از حواریون امام ، فقط سید علی خامنه ای مانده است ، مظلومیت وی در ابعاد مختلف می تواند قابل تأمل باشد. آیت الله خامنه ای علاوه بر اتهامات مشترک قبلی با سایر حواریون ، چون نظر مثبت ، ارتباط مستمر و انس بیشتر با مرحوم دکترعلی شریعتی داشت ، « شریعتی عمامه دار » خطابش می کردند و همانند شریعتی  او را نیز زیر تیغ تهمت و کم لطفی می گرفتند، اگر چه در دوران رهبری ، بعضی از آنها  بنا به مصالحی در ظاهر تغییر موضع دادند ، چهره عوض کردند و سنگ ولایت او را بر سینه زدند و می زنند.

امروز اوج مظلومیت آیت الله خامنه ای همین جاست  که در کنارشان شخصیت هایی مانند: بهشتی ، مطهری و هاشمی حضور ندارند ، بعض افرادی و جریان هایی  خود را به ایشان نزدیک کردند که  چندان تناسب و تقارن فکری با انقلاب ، امام و رهبری ندارند و بر خلاف نظر امامین انقلاب ، نقش مردم را تزئینی و مصلحتی می شمارند؛ فلذا  توصیه ها و رهنمودهای ایشان را درست درک نمی کنند و مبانی او را نمی فهمند و یا اگر هم بفهمند چندان اعتنایی به آن ندارند.

  رهبری در سخنرانی 14 خرداد 1400  حرم امام خمینی ، ضمن تأکید بر مردم سالاری دینی ، وقتی از رد و عدم احراز صلاحیت های برخی کاندیداها مانند: علی لاریجانی  گلایه و تصریح کرد که در حق آنان ظلم و جفا شده و از دستگاه های مسئول خواست این ظلم و جفا را جبران کنند ، اما متاسفانه همه دیدیم  آنها چگونه  بی تفاوت و بی اعتنا از کنار آن توصیه های دردمندانه عبور کردند ، رفتند  و حتی از یک عذر خواهی ساده نیز دریغ نمودند و در واقع بر کرده خود اصرار ورزیدند.

یا در بیانات اخیر رهبری می بینیم بر دو خصوصیت انتخاباتی: « مشارکت قوی » و « رقابت واقعی» یا در سخنرانی 19 دی در جمع مردم قم « تکیه بر توده های مردم و حضور همیشگی مردم در میدان » بیش از پیش تأکید و عنایت شده است اما روند رد صلاحیت ها و بعضی عملکردها و اظهارات مسئولان مربوطه ، به گونه ای است که در مرحله  اجرا چندان تمایلی از آنها به این رهمنودها مشاهده نمی شود.

در هفتمین سالگرد عروج ناگهانی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی هستیم ، احساس نگارنده با توجه به بعضی قرائن و شواهد این است هر چقدر از زمان رحلت هاشمی فاصله می گیریم مظلومیت و تنهایی رهبری بیش از پیش خودش را نشان می دهد. خمینی کبیر این روزها را به روشنی می دید و به همین سبب  دست این دو شخصیت را در دست هم  نهاده و فرموده بود: مواظب باشید بعد از من  شیادان و خناسان شما را از هم جدا نکنند ، این دو هم درعمل به آن وصیت کوشا بودند ، اما جریان انحرافی  این حقیقت را  به موقع دریافت و نخست علیه هاشمی پرونده سازی  و سمپاشی کرد و چون او را کاملا زمین گیر ساخت ، سپس به سراغ رهبری آمد و او را نسبت به هاشمی در مقابل عمل انجام شده  قرار داد.

درک این واقعیت و حقیقت اختصاصی به نگارنده ندارد ، بلکه اکثر مراجع عظام ، اساتید معظم و سایر دلسوزان  حوزوی و دانشگاهی با تمام وجود به آن اعتراف دارند چنانکه شهید سرباز سلیمانی  روز رحلت هاشمی طی مصاحبه ای با کمال صداقت گفت: با رفتن هاشمی حقیقتا بزرگترین مصیبت به مقام معظم رهبری واردشد که به همسن سبب وی مورد حقد و کینه ی ایادی همان جریان واقع شد.

صاحب این قلم وقتی در آن شب مناظره انتخاباتی ، علیه هاشمی لجن پراکنی شد ، طی یادداشتی  نوشت: « هاشمی خاکریز نخست است ، اگر این خاکریز تخریب شود ، نفر بعدی خود رهبری خواهد بود » و امروز با تمام وجود شاهد  چنین واقعیتی تلخ و تأسف بار هستیم ، به رغم اختلاف سلیقه و نظری که هاشمی با رهبری داشت ، اما این دو در مبنا ، کلیات نظام و انقلاب اشتراکات بسیاری با هم داشتند و بد خواهان نیز این حقیقت را به خوبی فهمیده بودند و درست به هدف زدند و هاشمی را از سید علی گرفتند و او را تنها گذاشتند به گونه ای که حمایت های جدی رهبری از هاشمی در آن خطبه های تاریخی هم نتوانست مؤثر افتد و شد آنچه که نمی بایست بشود. یعنی رهبری را در مقابل عمل انجام شده قرار دادند.

ما انقلاب را با تئوریسین های سترگی همچون: مطهری ، بهشتی ، امام موسی صدر ، طالقانی ، مفتح ،  باهنر، هاشمی رفسنجانی و خامنه ای آغاز کردیم و بنیان نهادیم ، اما فرصت طلبان و خناسان آنان را یکی پس از دیگری کنار زدند و امروز باید خون گریست از آن بزرگان به کسانی رسیدیم که در حد یک منبری ساده ، سطحی ، سستِ منطق و ظاهرنگر ، هرگز در تراز انقلاب و نظام اسلامی نمی توانند باشند.

حال سوال این است چه  جریان ها و افرادی  مشاوران استخوان دار ، خیرخواه ، عاقل و آشنا به مشی و مبانی امام و انقلاب را از اطراف رهبری پراکنده ساخته  و می سازند؟  چرا علی رغم تأکید هر ساله رهبری در حرم امام  بر مبانی ، سیره و سلوک خمینی کبیر ، اما در طول سال ، آن روح خدا و جانِ جانانِ مردم  در صدا و سیما و رسانه های همسو کمرنگ یا کلا بایکوت می شود؟  آیا تنهایی و مظلومیت از این بالاتر می شود؟

20 دی 1402

منبع: جماران

کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی امام خمینی هاشمی رفسنجانی مظلومیت آیت الله هاشمی حرم امام ره انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی هاشمی رفسنجانی آیت الله خامنه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۸۷۵۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شناساندن حضرت حجت(عج) به جهانیان؛ اولین گام ظهور

اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامی انسان در انتظار کسی می‌نشیند که او را خوب بشناسد اما اگر انسان کسی را نشناسد و بداند که آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتی نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان (عج) هم چنین است. کسانی که آن حضرت را نمی‌شناسند مانند کفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمی‌کشند اما کسانی که او را می‌شناسند و ارزش او را می‌شناسند و مقام او را می‌دانند منتظر او می‌مانند.

کسانی که امام زمان را نمی‌شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفته‌اند. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است».

بنابراین اولین شرط انتظار، ایجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبیعی است که هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بیشتر باشد انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدین جهت از زمره منتظران بیرون هستند. 

البته شناخت امام زمان دو گونه است. گونه اول شناخت تاریخی وجود آن حضرت است مانند اینکه امام دوازدهم است و تاریخ ولادتش در چه سالی است و مانند آن. اما گونه دیگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانیت آن حضرت است که این شناخت کار هر کسی نیست و ظرفیت و لیاقت زیادی می‌خواهد. و در حقیقت اصحاب خاص امام زمان(ع) کسانی هستند که آن حضرت را به مقام نورانیت شناخته‌اند برای آگاهی از مقام عظیم امامت رجوع به زیارت جامعه کبیره و تأمل در معانی عمیق و عجیب آن توصیه می‌ شود. همچنین خواندن کتب معتبری که در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است می‌تواند انسان را تا حدی به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد. 

در عصر غیبت امام عصر(عج) هم طبق سفارش آن حضرت باید به مجتهد عادل جامع الشرایط که حافظ دین خداست و امور را نظام می بخشد رجوع کرد که تبعیت از چنین فردی تبعیت از امام عصر(عج) شمرده می‌شود. چنانکه امام عصر(عج) در یکی از توقیعات خود می فرماید: «و اما در رویدادهایی که پیش می‌آید، به راویان حدیث مراجعه کنید، زیرا آن‌ها حجت بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان».

آن جا که رهبر معصوم وجود دارد و رهبریِ مصون از خطا و لغزش منحصر به امام است؛ از این رو پیروی کردن از مدعیان رهبری در برابر رهبری معصوم، برخلاف عقل و منطق است؛ زیرا با وجود رهبر معصوم، پیروی از رهبران غیر معصوم، به هیچ وجه قابل توجیه نیست.

حجت‌الاسلام علی الوندی، کارشناس مهدویت و پژوهشگر مؤسسه کلامی احیا در همدان  اظهار کرد: نشانه‌هایی در خصوص ایام قیام و ظهور در روایات بیان شده است، تطبیق دادن جنگ اسرائیل و غزه با روایات پیش از ظهور کار درستی نیست، چرا که ممکن است تا سال‌های سال هم ظهور رخ ندهد و آن زمان ممکن است که جامعه نسبت به قضیه ظهور دلسرد شود، لذا باید بدانیم که ظهور باید مراحل خود را طی کند.

همانطور که مطابق با گفته رهبر انقلاب نزدیک بودن ظهور، نزدیک بودن زمانی نیست بلکه معنوی می‌باشد، یعنی اگر جامعه جهانی از لحاظ معنوی به آمادگی برسد، ظهور اتفاق می‌افتد.

پیرامون یک سری تطبیقات و گره زدن نشانه‌ها به یکدیگر باید دقت کنید که علائم حتمی ظهور حضرت قائم(عج) ۵ علامت است نه بیشتر نه کمتر و سایر نشانه‌ها و علامت‌ها اگر اعتبار داشته باشند، نهایتاً علائم غیر حتمی می‌شوند لذا در این زمینه دقت داشته باشیم که خیل علائمی که برای ظهور بیان می‌شود و برخی نادانسته یا دانسته به آن دامن می‌زنند، علائم غیر حتمی است، ثانیاً تطبیقش بسیار کار دشوار و محتاطانه‌ای است و به راحتی نمی‌شود هر پدیده‌ای را به روایاتی هر چند صحیح تطبیق داد که متأسفانه در عموم مذهبی‌ها و عموم سرورانی که مطالعات تخصصی و دقیق در مباحث مهدویت ندارند، این موضوع به وفور به چشم می‌خورد.

بر اساس دکترین انقلاب و اندیشه‌های امام(ره) و مقام معظم رهبری، هدف انقلاب مهیاسازی مقدمات ظهور امام زمان(عج) است، لذا حتی اگر ناخواسته توجه مردم فلسطین به مهدویت هم نباشد، این دلگرمی مردم فلسطین به انقلاب اسلامی آن‌ها را به سمت قضیه مهدویت هدایت می‌کند چرا که خمیر مایه و غایت انقلاب اسلامی، جریان مهدویت است.

اینجاست که جریانات فلسطین با مهدویت و ظهور و قیام حضرت حجت(عج) گره می‌خورد و این انقلاب اسلامی است که نقش گره را ایفا می‌کند. از آنجایی که اسرائیل دشمنی است که از نگرش و بینش صحیح نسبت به مباحث معرفتی و دین حق به دور است طبیعتاً نابودی آن زمینه‌سازی قوی برای ظهور خواهد بود. البته علاوه بر روایات همچنان که گفته شده در ابتدای سوره اسراء وعده نابودی یهودیان در آستانه ظهور و یا همراه با ظهور مهدی موعود داده شده است.

متأسفانه ما هنوز در بدیهیات گفتمان‌سازی جهانی مهدویت مانده‌ایم که یک هدف جهانی هم است، اولین وظیفه فضای نخبگانی ما این است، در شرایط ناآرامی جهانی و بریدن ملت‌ها از نظام لیبرال، مهدویت را به گونه‌ای در جهان ترویج دهند که جهانیان بدانند ما یک حضرت مهدی(عج) داریم، یعنی اولین گام برای پیشبرد قضیه مهدویت، شناساندن حضرت به مردم جهان است که اصلا بفهمند حضرت مهدی(عج) هست، او چه کسی است و چه شاخصه‌هایی دارد؟ و بدانند ما در عصر غیبت قرار داریم و باید خودمان را برای ظهور آماده کنیم.

متأسفانه ما نتوانستیم پایه‌ای‌ترین مباحث مهدویت را در ذهن مردم جهان تثبیت کنیم، یعنی ابتدا باید گفتمان‌سازی وجود حضرت را در ذهن جهانیان تبیین کنیم، تا وقتی مردمان جهان اسم آن حضرت را می‌شنوند سؤال در ذهن آن‌ها ایجاد شود که اصلاً حضرت مهدی کیست.

بر طبق آیات موجود در قرآن، تعبیری وجود دارد که می‌گوید دشمنان اسلام می‌خواهند نور دینی که خداوند روشن کرده است را خاموش کنند، اما اراده خدا بر این است که این نور به اتمام برسد، ولی دشمنان ممکن است که ازین قضیه خشنود نشوند و بخواهند سدسازی کنند؛ «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ»(صف، آیه۸)؛ آنان تصمیم دارند که نور خدا را با دهان‌های خود خاموش کنند، در حالی که خداوند کامل کننده نور خویش است، هرچند کافران ناخشنود باشند.

این آیه شریفه نشان می‌دهد که قبل از ظهور نوری وجود خواهد داشت که خداوند اراده کرده تا به نقطه تاریخی خودش برسد لذا این تعبیر بدان معنا نیست که آن جورها باید به سر حد نهایی خود برسند تا ظهور اتفاق بیفتد، درست است که ممکن است ظلم و فساد در جهان گسترش یابد، اما در کنار گسترش ظلم و فساد، نوری وجود دارد که در دالان تاریخ توأم با ظلم، رو به صعود خواهد بود. به همین سبب قبل از ظهور صلاح و خیر به نقطه صفردرصدی نخواهد رسید بلکه با تفکیک دو جبهه حق و باطل، جبهه نورانیت نیز پیوسته شدت خواهد یافت.

انقلاب اسلامی در نقطه‌ای ظهور کرد که نظریه‌پردازان غربی به این نتیجه رسیده بودند که دین دیگر کارایی خود را از دست داده است و بشر نمی‌تواند با دین به سعادت خود برسد، اما انقلاب اسلامی این نگاه را به طور کلی عوض کرد و به مردم جهان ثابت کرد که نگاه اشتباهی به آن‌ها القا شده است.

انقلاب اسلامی همان نوری است که در در اوج ناامیدی مردم دنیا به ظهور رسید و آن دین‌گرایی خالی از تحریف حول محور جمهوری اسلامی به جهان تزریق شد، ناگفته نماند مقاومت‌ها و بیداری‌هایی که برای مقابله با ظلم و جور به وجود می‌آیند، تحت تأثیر آن نوری (انقلاب اسلامی) که در وسط قرار گرفته به وجود آمده‌اند و اگر نبود این تکیه‌گاه معرفتی و معنوی و مقاومت پویا و زنده در میدان، مقاومتی در سطح کلان در مقابله با نظام سلطه غرب شکل نمی‌گرفت.

لذا مهم‌ترین وظیفه‌ای که می‌توان برای عموم مردم بیان داشت اولاً آشنایی کامل با گفتمان انقلاب اسلامی و ثانیاً صدور انقلاب اسلامی به هرکس که در توانشان هست. شاهد این هستیم مقام معظم رهبری برخی کلیدواژه‌ها را مورد استفاده قرار می‌دهند مثل آتش به اختیار، جنگ روایت‌ها، جهاد تبیین و ...؛ اینها همه ناظر به این موضوع می‌تواند تعریف خاص داشته باشد و وظیفه خاصی را به دوش رهروان قرار بدهد.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • آیا می شناسیدش؟
  • پیام تسلیت حجت الاسلام سید موسی موسوی در پی درگذشت ماموستا فخری
  • هیمنه دشمن در عملیات وعده صادق در هم شکست
  • تاکید امام جمعه مشهد بر ضرورت تحول و تجدید حیات در عرصه فرهنگی جامعه
  • رسانه های انساندوست صدای رسای مظلومیت مردم فلسطین
  • شناساندن حضرت حجت(عج) به جهانیان؛ اولین گام ظهور
  • در نشر و انتقال آرمان‌های انقلاب دچار ضعف هستیم
  • هاشمی: ۵٠٠ میلیارد برای نوسازی تجهیزات فدراسیون‌ها در نظر گرفته‌ایم/ تشکر رهبری از ورزشکران بی سابقه بود
  • در معرفی انقلاب به جهانیان ضعیف عمل کردیم
  • برخی به دنبال فراموش شدن امام خمینی(ره) هستند